ذاکر

ذاکر

توضیحات نام و صفت الهی ذاکر

فایل صوتی توضیحات نام و صفت الهی ذاکر

پیشنهاد می کنم برای درک بهتر موضوع ابتدا فایل صوتی رو گوش دهید

صفحه عطرصلح در سایت حامی باش

چکیده و خلاصه ای از موضوعات فایل صوتی

بسم الله الرحمن الرحیم

ذاکر یعنی چی؟

به نام خداوند، خالق خلاق

ذاکر یکی از صفتهای خداوند هستش که امروز قراره باهاش بیشتر آشنا بشیم.

 ابتدا بیان این موضوع رو مهم میدونم که بگم ما قراره در خصوص صفت ذاکر که برای خداوند استفاده میشه صحبت کنیم.

 چون در فرهنگ جامعه ما ذاکر رو به عنوان نام یا صفت برای اشخاصی با خصوصیاتی مثل روضه خوان بیشتر میشناسن و ما قراره که با معنی این واژه در تعریف صفت خداوندی اشنا بشیم.

 پس حضورتون رو در این پادکست خوشامد میگم و امیدوارم که بشنوید و لذت ببرید و بیشتر به خداوند یکتا نزدیک شوید.

متن فایل صوتی ذاکر

واژه ذاکر مثل بقیه واژه های زبان عربی از سه حرف اصلی تشکیل شده که ذال، کاف ر یا ذکر حروف یا ماده ی تشکیل دهنده ی این واژه هستند و اگر بخواهیم واژه ذاکر را به زبان فارسی برگردانیم می توانیم آن را به یاد آورنده و یاد کننده ترجمه و معنی کنیم.

 به نظرم خیلی بهتره که اول به ترجمه و معنی واژه ی ذکر بپردازیم تا بعدا بهتر بتوانیم معنی صفت ذاکر را درک کنیم.

 ذکر در کلام کلی به توجه کردن یا توجه داشتن میشه معنیش کرد.

 یعنی وقتی کسی توجه خاصی به موضوعی یا چیزی داشته باشه که توی هر لحظه و توی هر مکانی که قرار میگیره، هم توی قلبش، هم توی ذهنش و حتی شاید با زبانش در حال توجه به این موضوع هست که توی بعضی شرایط میشه گفت طرف یک لحظه هم ذکر اون موضوع یا توجه کردن به اون موضوع رو رها نمی کنه.

 مثل مثال معروف ایرانی و داستان مجنونی که در پی لیلی بود که مجنون داستان دائما و با تمام وجود در حال توجه و در واقع در حال ذکر لیلی بود.

 بگذارید یک مثال بهتر بزنم که راحت تر بشه لمسش کرد.

 مثل زمانی که در حال خوردن یک نوع غذای خاص هستیم و توی اون لحظه که در حال لذت بردن از طعم غذا و احساس خوبه توی اون لحظه هستیم در درون افکارمون.

 توجهمون میره به یاد عزیزی که حالا یا دوست داشتیم باهاش غذا رو بخوریم یا غذا رو.

 اون عزیز خیلی دوست داره و ما هم کلی داریم با خودمون حرف میزنیم و میگیم که اگه الان اون بود با همدیگه داشتیم چه لذتی میبردیم.

 در واقع تو ذهنمون یه جورایی اون شخص رو داریم بهش توجه میکنیم یا داریم به ذکر اون شخص میپردازیم.

 متوجه شدید یادش می افتیم ولی یه جوری که میتونیم حضورش رو احساس کنیم و ذاکر اون کسیه که در اون لحظه و به صورت ناخودآگاه به یادمون میاره که یه عزیزی یا یه موضوعی هست و برای ما یاد و توجه کردن به اون موضوع یا اون عزیز رو از درون ناخودآگاهمون به یاد ما میاره.

 مثل اون پدر و مادری که هی هدف مهمه که بچشون برای خودش انتخاب کرده رو بهش یادآوری میکنن.

 مثلا میگن فلان کار رو چی کار کردی؟

 یا اون تمرینی که میخواستی برای این مهارت انجام بدی رو انجام دادی یا اون کلاس رو شرکت کردی؟

 میدونید خیلی از ما زمانی که بچه بودیم فکر میکردیم که پدر و مادر یا معلم ها و استاد هامون انگار با ما لجن یا میخوان ما رو اذیت کنن یا لج ما رو دربیارن که هی یه موضوعی رو به ما گوشزد میکنن و گوشزد میکنن.

 اما ما همون بچه های قدیم که دیگه الان جای پدر و مادرها و معلم و استاد ها رو گرفتیم میدونیم که این یادآوریه این گوشزد برای به موفقیت رسیدنه خود اون شخصه.

 یه چیزی هم بگم که خودم متوجه شدم و اون اینکه توی زندگیم و اکثر مواقع اون قولهایی که به خودم میدم یا اون پیمانی که با خودم میبندم انگار بیشتر اوناست که به من یادآوری میشه یا توی ذهنم مرور میشه.

 خصوصا وقتی که اون تعهد رو می نویسمش و یا براش برنامه ریزی هم میکنم.

 وقتی یه قولی به خودم میدم یا یه تعهدی رو برای خودم میذارم، انگار که دارم این عهد رو با خدا میبندم و صفت ذاکر خداوند رو در خودم فعال میکنم.

 انگار دارم به خدا میگم که خدا جون اینو هی به من یادآوری کن تا بهش متعهد بمونم.

 چون خیلی وقتا اگر به عهدم پایبند بوده باشم که الان دارم نتایجش رو میبینم و از قدرت وعده خداوند که گفته از تو حرکت از من برکت بهره برداری می کنم.

 اما اگر تعهدی که با خودم بستم رو بهش وفادار نبودم و به اون عمل نکردم الان دارم حسرت اون زمانهایی رو میخورم که میتونستم به اون تعهدات خود عمل کنم و الان چقدر میتونستم مهارتهای بیشتری داشته باشم یا چقدر میتونستم موفقیت های بیشتری کسب کنم.

 مثل اون قولی که به خودم داده بودم که هر روز برم باشگاه و یکی دوساعتی رو به تمرین بپردازم یا یه نوع رژیم غذایی بگیرم و از خوردن غذاهای مضر مثل قند وشیرینی بپرهیزم.

 اگر من تا همین الان فقط به همین دو سه تا قولی که به خودم داده بودم عمل کرده بودم، الان واقعا همین بدن و آمادگی جسمانی یا همین سلامتی رو داشتم مطمئنا خیلی متفاوت بود.

 اما اگر واقعا روی باورهامون کار کرده باشیم و فقط خداوند رو فرمانروای واقعی تمام جهان هستی بدونیم، اون موقع است که موقع انجام کاری و در واقع قبل از اینکه شروع به کاری بکنیم خداوند یا همون ذاکر یادمون میاره و انگار داره بهمون میگه که ببین تو میتونی کل اون کار رو به من بسپاری.

 تو فقط بهترین کار خودت رو انجام بده، بهترین خودت باش.

 بقیه کارها و نتیجه رو بسپار به من.

مثالی برای ذاکر

 یا مثلا زمانی که صبح از خونه بیرون میای و یه قرار خیلی مهمی داری اما یه مساله ای پیش میاد مثل اینکه مثلا ماشین استارت نمیخوره و روشن نمیشه.

 هیچ دلیل منطقی هم براش پیدا نمیکنید.

 چون شب قبل همه چی عالی و همه چی درست بوده.

 اون لحظه ست که اوضاع میخواد به هم بریزه و توی ذهنتون افکار مربوط به اون اتفاقات جالبی که در صورت نرسیدن به اون قرار براتون امکان داره پیش بیاد و یا مزایای مهمی که امکان داره از دست بدید رو تو ذهنتون مرور میکنید.

 اما تو چشماتو میبندی.

 چند تا نفس عمیق آروم میکشی توی دلت یا با صدای بلند میگی خدایا این قرار برای من خیلی مهمه.

 تو که میدونی من طبق برنامه ی خودم کارای خودم رو انجام دادم.

 مثلا سر ساعت خودم از خونه خارج شدم اما این مسئله به وجود اومده.

 می دونم که وقتی کاری رو به تو بسپارم بهترین نتیجه ممکن رو می تونم با ساده ترین روش ممکن بدست بیارم.

 پس این هم به تو می سپارم.

 بعد چشماتو باز می کنی و دستت رو می ذاری روی سوئیچ و میچرخونی استارت میزنی و ماشینت روشن میشه.

 نمی دونم شما از این اتفاق ها براتون افتاده یا نه اما باور کنید یا نکنید من بارها و بارها از این جور اتفاقها و از این جور چیزها رو خودم تجربه کردم و از زمانی که شروع کردم آگاهانه از این قدرت استفاده کنم.

تکرار این نوع اتفاقات توی زندگی من به دفعات بیشتر شده و البته که پیشنهاد میکنم شما هم حداقل یه چند باری رو امتحان کنید یا چند تا کار کوچیکتون رو اینجوری به خدا بسپارید.

 مخصوصا اون کارهایی رو که به نظرتون خیلی سخت میاد و با مواجهه با اون امکان داره تمرکزتون رو از دست بدید اون کار رو، اون کار رو از درون خودتون به خداوند بسپارید.

 مطمئنم که نتیجه ی اون کارتون شما رو شگفت زده میکنه.

و پیشنهاد می کنم که نتیجه اش رو برای خودتون بارها و بارها مرور کنید تا باورتون بشه که هر کدوم از ما انسان ها میتونیم از چنین قدرتی بهره مند باشیم و استفاده کنیم و اگر هم تجربه این موضوع را داشتید که کاری رو به خدا سپرده باشید مطمئنا از نتایج اون کار واقعا حیرت زده شدید که چجوری به این سادگی و با این کیفیت تونستید یه کار خیلی مهم رو انجام بدید.

 البته گفتم داشتن باور درست شرطش اینه که ما تمام قدرت ها و توانایی ها رو فقط مخصوص خداوند بدونیم و در ذهنمون خداوند رو فرمانروای واقعی ساخته باشیم.

 قدرتی که اگر چیزی رو اراده کنه تنها فرمانش اینه که به اون چیز میگه باش و اون چیز بی درنگ به وجود میاد.

 و اگر صفت ذاکر خداوند رو درک کرده باشید قبل از شروع کار اون کار رو میتونید به خدا بسپارید.

 یعنی ذاکر یادتون میاره که این کار هم بسپارش به من.

ذاکر در قرآن

 در قرآن و در آیه 60 سوره غافر هم آمده که پس به زودی متوجه خواهید شد آنچه را به شما می گویم و کارم را به خداوند واگذار می کنم.

 به درستی که خداوند به بندگان بصیرت دارد.

 به نظر من یعنی از آنجایی که خداوند با بصیرت به تمام بندگانش، به تمام خلق خودش نگاه می کنه و خوب و بد اونها رو خیلی بهتر از خودشون براشون میتونه تشخیص بده، خیلی خوبه که ما هر کارمون رو با نام و یاد و توجه به خدا در واقع با ذکر خدا شروع کنیم و اون کار رو خودمون مستقیما به خود خدا بسپاریم.

 که توی این آیه هم روی همین موضوع تاکید میشه.

در واقع در این آیه خداوند از کلمه عفو ذو استفاده کرده و فرموده که کارتان را به خداوند تفویض اختیار کنید یعنی مسوولیت کارتان را کامل به خدا بسپارید.

 یعنی اینکه ما خودمون رو بکشیم کنار.

 کارها را بسپاریم به خدا.

 تا خدا کارمون رو به نتیجه ی درست و خوب و مطلوب برسونه.

 یه شعری رو می خوام برای همتون یاد آوری کنم که مطمئنا توی دوران مدرسه مخصوصا اونایی که مثل من دهه شصتی ها محسوب میشن خوب باید یادشون باشه که از سروده های جناب نظامی هستش که اینجوری بیان کرده.

 ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز؟

 ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم.

 ای کار گشای هر چه هست نام تو کلید هر چه بستان.

 یا مثل مثال خونه خریدن خیلی از ماها که من واقعا هم خودم این تجربه رو داشتم و هم از افراد خیلی زیادی شنیدم که مثلا قصد خونه خریدن داشتن اما با منطق و عقل و پول و مالی که داشتن امکان پذیر نبوده و اون خونه ای که مد نظرشون بوده که بهش برسن با داشته هاشون خیلی فاصله داشته اما خود به خود هر چیزی درست تو زمان خودش و به بهترین حالت ممکن انجام شده و ما هم که متحیر و مات و مبهوت که خدایا چی شد؟

 حالا اینکه ما هر کدوم چقدر این کار رو می کنیم و چقدر به یاد خدا هستیم و چه مقداری از هر لحظه از زندگی و کارهای مختلف روزانه‌مان را به خدای خودمان می‌سپاریم.

 دیگه بستگی داره به باور و ایمانمون به اون خالق قدرتمند.

 و من مطمئنم که اگه ما معنی صفت ذاکر خداوند رو خوب درکش کنیم یواش یواش یاد می‌گیریم که چجوری ازش بخوایم که اول هر روزی یا اول هر کاری یادمون بیاره که ما یه خالق قدرتمندی داریم که فرمانروای تمام جهانیان است و فرمان، فرمان اونه.

 آدما، اشیا یا هر چیزی که می‌بینیم و نمی‌بینیم همگی گوش به فرمان و منتظر دستورش هستن.

 واقعا که چقدر این موضوع مهمه و میتونه کمک ما بکنه که ما کار رو دست کاردان واقعی بسپاریم و قدرت رو دست قدرتمند واقعی بدونیم.

 و در آخر هم نتیجه کار چی میشه دیگه؟

 این رو خودمون باید بفهمیم که تفاوت کاری که من انجام میدم و کاری که خداوند می تونه انجام بده چقدره.

 مثلا آشناهایی که خدا برای انجام این کار من توی اون اداره و توی این مرحله داره بیشتره یا من یا خدا؟

 قوانین و راه های سریع و راحت انجام شدن هر کاری رو بهتر بلده یا من؟

 اینم بگم که یاد خدا بودن نشونه هم داره.

 نشونه اش اینه که اطمینان خاطر با اطمینان قلبی توی زمان انجام آن کار به ما دست میده یعنی آرومیم و کارهامون داره به بهترین حالت ممکن انجام میشه.

 درست همونطور که خداوند در آیات بیست و هفت و بیست و هشت سوره رعد فرموده که بگو خدا هر کس را که بخواهد گمراه می کند و کسی را که کاری را برای او شروع میکند هدایت می کند.

 یعنی اگه هدفت نزدیکتر شدن به خدا باشه خدا تو رو هدایتت می کنه و در ادامه میگه که اونا کین.

 کسانی که ایمان آورده و با توجه یا ذکر خدا اطمینان خاطر و آرامش دارن و بعد از این صحبت ها هم انگار داره یه قانون کامل و قطعی رو اعلام میکنه و می فرماید که آگاه باشید که با توجه به خدا، روح و جان اطمینان و آرامش پیدا می‌کند.

 یا الا بذکر الله تطمئن القلوب.

 بگذارید چند تا از خاصیت ها و اثراتی که خودم توی کتاب قرآن و با مطالعات مربوطه متوجهش شدم و درکش کردم رو با شما در میون بذارم.

 یک آرامش دل و جان و روح که باعث حیات و زنده دلی ما میشه و همیشه احساس شادی و شعف درونی پیدا میکنیم.

 دو صادق شدن و حرف بیهوده نزدن.

 سه توانایی نگاه واقع بینانه به تمام هستی یا همون کسب بصیرت.

 چهار احساس قدرتمندی برای کسب پیروزی و تامین منافع در هر شرایطی و رسیدن به موفقیت یا همان رستگاری. پنج.

 افزایش درک و دریافت هدایت های خداوند تا نقطه ای که در تمام لحظه های زندگی سوار بر هدایت خداوند حرکت میکنیم. شش.

 انجام ندادن کار اشتباه و بیهوده.

 و در آخر هم یکی از خاصیت های ذکر خداوند را که امام علی در دعای کمیل خودشان بیان فرمودن.

 میخوام بهش اشاره کنم که ایشون ذکر خداوند رو مایه ی شفا و برطرف شدن هر گونه نا سلامتی بیان فرمودن که مطمئنا همه تون با این عبارت آشنا هستید.

 یا من اسمه دوا و ذکره شفا.

ذکر ما انسان ها توسط خداوند

 حالا همه ی اینا توضیحات مربوط به معنی ذکر و توجه ما آدم ها نسبت به خداوند بود.

 بذارید یه مثالی از قرآن براتون بیان کنم که نشون میده خدا هم به ما توجه داره.

 تازه اونم نه فقط خود خدا.

 خدا با تمام ملائکه هاش یا همون نیروهای تحت اختیارش که همه جا حضور دارن.

 در آیات 19 تا 21 سوره احزاب اینجوری بیان شده که ای کسانی که ایمان آورده اید توجه زیاد به الله یا همون خالق خودتون داشته باشید و صبح و شب به تسبیح او بپردازید.

 بعد ادامه میده که او کسی است که با ملائکه اش به شما توجه جدی دارد تا شما را از تاریکی ها خارج و به سمت روشنایی هدایت کند و او بر ایمان آورندگان مهربان و رحیم است.

 حالا دیگر شما ببین جزو اون دسته از آدمایی هستی که واقعا به خدا یا اون فرمانروای واقعی ایمان داری و بهش توجه میکنی یا نه.

 و در بخش پایانی این قسمت هم دوست دارم که این رو اضافه کنم که منظور از ذکر یا توجه داشتن به خداوند، تکرار یک ورد یا یک صفت یا یک عبارت که مدام صبح تا شب تکرار کنیم نیست.

 اگر واقعا این ذکر ها تاثیری داشت، افرادی که به صورت شبانه روز با تسبیح توی دست و در حین هر کاری مشغول تکرار اون عبارت هستن، الان همه شون به یه جایگاه خیلی خوبی رسیده بودن و به یه چیزهایی دست پیدا کرده بودن که بگذریم.

 ولی همه مون میدونیم که این چنین نیست چون خداوند در هیچ جای قرآن و هیچ کتاب آسمانی دیگری این نوع تکرار کلمات را به عنوان ذکر خودش یا توجه به خودش بیان نکرده و فقط به عنوان یکی از پایین ترین سطوح ذکر به آنها اشاره کرده و جالبه که توی قرآن نماز و خواندن قرآن رو بارها و بارها به عنوان توجه به خودش یا همون ذکر خودش به ما معرفی کرده.

 حالا این که کیفیت این نماز و قرآن خواندن باید چه جوری باشه خودش کلی جای بحث و توضیح داره که ما قرار نیست در این قسمت به اونها بپردازیم.

دعا به درگاه خداوند ذاکر

 و در آخر هم این پادکست رو دوست دارم.

 مثل بقیه پادکست های قبلی با یک دعا به درگاه خداوند پایان ببریم.

 ای خداوندی که تمام حمد و ستایش ها مخصوص اوست، ای فرمانروا، ای پروردگار تمام عالمیان!

 ای بخشنده و مهربان، ای صاحب و فرمانروای روز.

 نتیجه گیری مسیرها و روش ها.

 ما فقط تو را می پرستیم و فقط از تو یاری می خواهیم.

 لطفا ما را به راه راست هدایت فرما راهی که نعمت هایت در آن قرار دارد.

 امیدوارم که در تک تک لحظه های زندگیتون توجه و ذکر خداوند رو هرگز فراموش نکنید.

 توجهتون به خدا و خدا یار و نگهدارتون.


ذاکر


صفحه های مرتبط :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شش + 2 =

محتوای این صفحه