شاکر

شاکر

توضیحات نام و صفت الهی شاکر

فایل صوتی توضیحات نام و صفت الهی شاکر

پیشنهاد می کنم برای درک بهتر موضوع ابتدا فایل صوتی رو گوش دهید

صفحه عطرصلح در سایت حامی باش

چکیده و خلاصه ای از موضوعات فایل صوتی

بسم الله الرحمن الرحیم

شاکر یعنی چی؟

 به نام خداوند خالق و خلاق. سلام.

توی این برنامه می‌خوایم با صفت شاکر خداوند آشنا بشیم که به نظرم یکی از مهم‌ترین صفاتشه، چون نتیجه اتصال به این صفت رو فقط وقتی می‌تونیم تجربه کنیم که سیل نعمت‌ها توی زندگیمون جاری بشه؛ اونم توی همه جنبه‌ها و کاملاً واقعی.

و خبر خوب اینه که همه‌مون با وصل شدن به صفت شاکر خدا، می‌تونیم به قدرت و انرژی بی‌نهایتش دست پیدا کنیم تا هر چیزی رو که می‌خوایم خلق کنیم؛ همون‌طور که همه بزرگان تاریخ گفتن.

می‌دونید؟ انگار یه شاه‌کلید خیلی مهم پیدا کرده باشیم:

شکرگزاری. ولی نه فقط شکر زبونی، بلکه شکرگزاری واقعی، یعنی توی عمل. یعنی یا با کردارمان.

بذارید یه توضیح کوچیک بدم.

توی زبان عربی، شاکر به کسی می‌گن که با کاراش، با درست استفاده کردن از نعمت‌هایی که داره و با چیزایی که توی دنیای واقعی انجام می‌ده، اون نعمت‌ها رو نشون می‌ده. توی خیلی از فرهنگ‌لغت‌های فارسی، شکر رو فقط به معنی سپاسگزاری ترجمه کردن، ولی به نظرم این خیلی سطحیه و اون عمق واقعی ماجرا رو نمی‌رسونه. اگه بخوام با زبون ساده ی خودم بگم، شاکر یعنی کسی که از داشته‌هاش بهترین استفاده رو می‌کنه و قدر اون‌ها رو توی عمل نشون می‌ده.

مثال بزنم: فرض کن یه نفر استعداد اصلیش توی شطرنجه ولی زور می‌زنه که فوتبالیست بشه. خب شاید تا یه جایی تو فوتبال هم بره بالا، ولی اگه شطرنج رو دنبال می‌کرد، شاید قهرمان جهان می‌شد. این یعنی استفاده درست از نعمت‌ها.

بذارید اول براتون بگم چرا می‌گم شکرگزاری یه کار عملیه و دلیلش رو از قرآن براتون بیان بکنم.

توی قرآن هم خدا خیلی جاها به این تأکید کرده. مثلاً توی  آیه ی 13 سوره ی سبا وقتی خداوند از امکانات و تجهیزاتی که در اختیار حضرت سلیمان و قوم حضرت داوود قرارداده بوده حرف به میون میاره ، می فرماید که عمل شکرگزاری را به جا بیاورید.

  بعدش هم گفته: “کمتر کسی واقعاً شکرگزار می‌شه.” 

یا توی سوره غافر (آیه 61) گفته: “خدا نسبت به مردم خیلی لطف داره ولی بیشتر مردم شکرگزاری نمی‌کنن.”  

پس یعنی شکرگزاری باعث می‌شه هر چی داریم، بیشتر بشه. یعنی هر چی رو که همین الان داریم، اگه قدرشو بدونیم و درست ازش استفاده کنیم، به یه جور فضل و فراوانی واقعی می‌رسیم.

 و این نوع شکرگزاری عملی همون کلیدی بود که من اول برنامه بهش اشاره کردم.

 یعنی هر کمبود یا مشکلی که همین الان داریم باهاش دست و پنجه نرم می کنیم و در واقع همین الان همه چیز یا خیلی چیزها برای من و شمای جانشین خدا آسون نیست.

 دلیلش اینه که واقعا شکر حقیقی داشته هامون رو به جا نیاوردیم.

 حالا به هر دلیلی مثل آموزشهای اشتباهی که دیدیم یا حواس پرتی خودمون و دنبال راهکار اصلی حل مشکلاتمون نبودیم یا یا هر دلیل دیگه ای که هر کدوم از ما برای خودمون موجه میدونمش و مطمئنا این بزرگترین اشتباه ما در کل زندگیمون می تونه باشه.

 اما مسئله اصلی و امیدبخش ماجرا اینه که ما تا لحظه ای که نفس میکشیم و زنده هستیم تا زمانی که فرصت زندگی کردن داریم میتونیم از این جادوی جهان هستی استفاده کنیم.

 یعنی  برای داشتن همه ی نعمتهای خداوند لیاقت داریم ، 

چرا که به نظر من اگر دنیای پس از مرگی رو قراره تجربه کنیم

 مطمئنا اون زندگی هم باید ادامه ای از همین روند زندگی باشه

حالا یه چیز خیلی جالبه: ضد کلمه شکر توی عربی می‌شه کفر.

کافر هم یعنی کسی که نعمت‌ها رو می‌پوشونه یا استفاده غلط ازشون می‌کنه. یعنی یا قدرشون رو نمی‌دونی یا باهاشون کار اشتباه می‌کنی. 

پس مخالف واژه شاکر هم میشه کافر یا به اصطلاح کافر 

یعنی شما از هر نعمتی،  وسیله ای و هر چیزی که در اختیارته 

یا در حال شکرگزاری برای اون هستی و درست ازش استفاده میکنی و بهت میگن شاکر

 یا در حال از بین بردن فرصت ها و یا استفاده ناصحیح از اون داشته ها و نعمت هات هستی و بهت میگن کافر یا کافر.

این جا دیگه میدونم  خیلی براتون جالب میشه ، و اینکه شیطان هم دقیقاً از همین نقطه یعنی شکرگزاری وارد می‌شه .

 اون زمان که شیطان به دلیل سجده نکردن به انسان از مقام خودش رانده میشه از خداوند فرصتی رو درخواست میکنه و بعد از فرصتی که خداوند تا روز قیامت بهش میده. شیطان. جمله ی جالبی رو میگه که قسمت جالبش اینجاس و مطمئنم کمکتون میکنه بهتر اهمیت شکرگزار بودن رو متوجه بشید.

 در آیات  16 و 17 سوره اعراف گفته شده که آمده که شیطان به خدا گفته

چون در گمراهی رهایم کردی، منم میام سر راه انسان‌ها و کاری می‌کنم که بیشترشون شکرگزار نشن.”

 یعنی برای گمراهی ما یا برای فریب دادن و انتقام گرفتنش چیکار میکنه؟

 از شکر گزار بودن ما جلوگیری می کنه

 یعنی نمیزاره من و شما قدردان داشته ها، نعمت ها، جایگاه و موقعیت خودمون باشیم و ظرفیت واقعی اونها رو آشکار کنیم.

 یعنی کل هدفش اینه که ما قدر داشته‌هامون رو ندونیم و گیج بشیم.

 در واقع نعمت هایی که در اختیارمون قرار داره رو برای ما کمرنگ و بی ارزش نشون میده و به اصطلاح ما رو جزء دسته ی کافران و یا همون ناسپاسان و پوشاننده گان حقیقت قرار میده 

 یعنی کل هدفش اینه که ما قدر داشته‌هامون رو ندونیم و گیج بشیم.

باز هم توی سوره ابراهیم (آیه 7) خدا یه قانون طلایی رو گفته:

 “اگه شکرگزاری کنید، زیادتون می‌کنم. اگه ناسپاسی کنید، عذاب من سخته.”

یه نکته قشنگ هم اینه که خدا تو قرآن دوبار خودش رو شاکر معرفی کرده. هر دو بار هم بعدش گفته علیم یعنی دانا. 

یه جا تو سوره بقره (آیه 158) گفته: “هر کی از ته دل کار خوبی بکنه، خدا شاکر و داناست.

 یعنی اگر از شما به نیکی سر بزنه و دلیلش هم میل شخصی خودتون باشه.

 یعنی از ته دل و برای دل خودتون باشه و برای خودنمایی جلو دیگران نباشه.

 خداوند قدردان شماست چون از نیت و دلیل قلبی تون آگاهی داره.

 از مقدار توانایی که برای انجام هر کار و وظیفه ای که دارین خبر داره.

 میدونه هر تلاشی دقیقا چقدر بوده و چقدر پاداش نیاز داره.

” یعنی خدا قدر نیت پاک و کار خوبتو می‌دونه.”

یه جا دیگه هم که توی قرآن خدا خودش رو شاکر معرفی کرده ، توی سوره نساء (آیه 147) هستش که گفته: “چرا خدا باید شما رو عذاب کنه؟ اگه شکرگزار و مومن باشید، خدا شاکر و داناست.”

نمیدونم متوجه موضوع شدین؟ 

یعنی شکرگزاران واقعی ، عذاب نمیشن، و باز یعنی اگر ما داریم عذابی رو توی زندگی تحمل میکنم ، یعنی شکرگزار واقعی نبویدم، حالا تو هر موضوعی.

نکته طلایی این دو آیه هم بگم و اینکه : خدا نه فقط ظاهر عمل رو می‌بینه ، بلکه نیت و انگیزه‌ت رو هم دقیق می‌دونه. و قدردانی خدا هم دقیقاً بر اساس همین آگاهی کاملشه. یعنی هیچ کار خوبی بی‌جواب نمی‌مونه.

و نکته طلای دوم اینکه انگار خدا داره کلید اصلی رسیدن به رحمت و لطفش رو بهمون می‌ده. 

و چون خودش شکرگزاری رو یه کار عملی از ما خواسته، معلومه خودش هم عملاً جوابمون رو می‌ده و داشته‌هامون رو زیاد می‌کنه.

یعنی میتونیم با شروع شکرگزاری عملی از همین امروز و با آشکار نمودن همین چیزهایی که الان در اختیار داریم حتی اگر به ظاهر بی ارزش شدن 

و البته که باید اول اون نعمتهایی که دیگه داشتنشون برامون عادی شده و احتمالا هم دیگه ازشون استفاده درست از  نمیکنیم رو پیدا کنیم.

پس یعنی شکرگزاری باعث می‌شه هر چی داریم، بیشتر بشه. یعنی هر چی رو که همین الان داریم، اگه قدرشو بدونیم و درست ازش استفاده کنیم، به یه جور فضل و فراوانی واقعی می‌رسیم.

برای بهتر شدن و قوی تر کردن موضوع برنامه ، این سری در خصوص صفت شاکر خداوند و ارتباطی که بین این دو آیه میشه پیدا کرد ، از هوش مصنوعی چت جی پی تی سوال کردم که جوابش جالبش رو می خوام براتون بگم.

 ارتباط بین صفت شاکر در این دو آیه  رو بیان کن.

اگر دقت کنیم، هر دو آیه درباره ارزش کار نیک و شکرگزاری انسان صحبت می‌کنند. در بقره ۱۵۸ می‌فرماید اگر کسی کاری خیر با میل خودش انجام بده، خدا شاکر است؛ یعنی اون کار رو بی‌ارزش نمی‌گذاره و بهش پاداش می‌ده. در نساء ۱۴۷ هم میگه اگر شکرگزار و مؤمن باشید، خدا نیازی به عذاب شما نداره و باز هم خودش رو شاکر معرفی می‌کنه. یعنی قدردانی خدا از شکرگزاری ما باعث می‌شه به جای عذاب، رحمت نصیبمون بشه.

اصل نکته اینه که در هر دو آیه، خدا در برابر رفتار اختیاری بنده، چه کار خیر چه شکرگزاری، حتما پاسخ می‌ده. شاکر بودن خدا یعنی هیچ نیکی‌ای بی‌جواب نمی‌مونه؛ حتما با فضل، رحمت و پاداش جوابش رو می‌ده. خلاصه اینکه هر قدم کوچکی که برمی‌داری، خدا با مهربانی بزرگ‌تر جوابش رو می‌ده.

یه نکته جالب دیگه اینه که خدا در هر دو آیه خودش رو نه فقط شاکر، بلکه شاکر و علیم معرفی کرده. این یعنی خدا هم قدردان عمل نیکه و هم کاملاً آگاه از نیت و باطن اون عمل. چون ممکنه یه کار خوب فقط ظاهرش خوب باشه ولی نیتش چیز دیگه‌ای باشه. خدا میگه من فقط ظاهر رو نمی‌بینم، نیت قلبی و انگیزه‌ات رو هم خوب می‌دونم و چون کامل می‌دونم، قدردانی من هم بی‌نقصه.

پس اینکه خدا هم شاکره و هم علیم، پیام قوی‌ای داره: خدا ارزش واقعی عمل رو با شناخت کامل از نیتت اندازه می‌گیره و قدردانی‌اش بر مبنای دانایی بی‌نقصه، نه ظاهر بینی.

یه چیزه دیگه ای که خیلی برام جالب بود اینه که خدا مثل یه آینه عمل می‌کنه: هر چقدر که ما شکرگزاری کنیم و از داشته‌هامون درست استفاده کنیم، خدا هم به همون نسبت جواب می‌ده و حتی بیشتر. پس خوبه هر کدوم‌مون فکر کنیم ببینیم واقعاً شکرگزاری عملی داشتیم؟ از اون چیزایی که داریم درست استفاده کردیم؟ چون هر جایی که تو زندگیمون کمبود داریم، احتمالاً همون جاییه که شکرگزاری واقعی نکردیم.

خوشبختانه همون طور که گفتم تا وقتی نفس می‌کشیم، فرصت جبران داریم. خدا هم قول داده: “شکر کنید، زیادتون می‌کنم.” پس این یه شاه‌کلید واقعیه  وقتی خدا هم قول داده، مطمئن باشید خدا زیر قولش نمیزنه. یا خلف وعده نمی کنه.

 خدا حتما به صورت مادی و فیزیکی یه جوری که ما بتونیم لمسش کنیم. بتونیم ببینیمش.

موضوع جالب بعدی که باهاش مواجه شدم ، مثال های قرآن از شکرگزاران واقعی بود، خصوصاً حضرت ابراهیم، 

اینکه خدا حضرت ابراهیم رو— که بعد از هزاران سال هنوز اسمش و خاندانش توی دنیا شناخته‌شده‌ست — به عنوان یه انسان شاکر مثال زده و گفته:

«ابراهیم به تنهایی یه امت بود؛ مطیع فرمان خدا و حق‌گرا. از مشرکان نبود. او شکرگزار نعمت‌های خداوند بود. پس خدا او رو برگزید و به راه راست هدایتش کرد. ما در دنیا به او نیکی دادیم و در آخرت هم از شایستگان خواهد بود.»

(سوره نحل، آیات 120 تا 122)

یعنی چی؟ یعنی هم توی همین دنیا براش خیر و نیکی فراهم شد و هم توی ادامه زندگی و آخرتش، جزء شایستگان و صالحان قرار گرفت. این خیلی پیام قوی‌ایه که نشون می‌ده شکرگزاری واقعی چقدر می‌تونه جایگاه آدم رو بالا ببره؛ هم توی دنیا و هم توی آخرت.

به نظرم حالا که تا حد زیادی با معنی «شکر» و «شاکر» آشنا شدین، خیلی خوبه یه مرور کوتاه هم داشته باشیم روی راه‌های شاکر شدن یا همون شکرگزار واقعی بودن از دید قرآن.

شکرگزاری به طور کلی سه روش اصلی داره:

🔸 روش اول: شکرگزاری زبانی

همون تشکر کردن با کلامه. همون سپاسگزاری زبانی که به نظرم برای شروع خیلی عالیه، ولی توی مسیر کلی رسیدن به شاکرواقعی شدن، شاید فقط حدود ۱۰ درصد از مسیر رو پیش ببره. البته این ده درصد ابتدایی خیلی مهمه، چون شروع حرکته. همون تشکرهایی که وقتی یه چیزی یا نعمتی از کسی یا از خداوند دریافت می‌کنیم با زبونمون می‌گیم:
«خدایا شکرت»،
«خیلی سپاسگزارم»،
یا مثلاً می‌گیم: «خدایا صد هزار بار شکرت!»
این روش برامون آشناست و چون هزینه‌ای هم نداره، معمولاً به راحتی انجامش می‌دیم.

🔸 روش دوم: شکرگزاری قلبی

یعنی از ته دل، از اعماق وجودت سپاسگزاری کنی. این دیگه فقط گفتن نیست، بلکه حس کردن و باور داشتنه. به نظرم این مرحله حدود ۲۰ درصد از مسیر شکرگزاری واقعی رو تشکیل می‌ده. اینجا شما واقعاً از ته قلبت بابت نعمت‌هایی که داری حس سپاسگزاری می‌کنی. بعد از این مرحله است که می‌تونیم وارد مرحله‌ی سوم بشیم.

🔸 روش سوم: شکرگزاری عملی

این کامل‌ترین روشه و به نظر من ۷۰ درصد از مسیر رسیدن به حقیقت شکرگزاری رو شامل می‌شه. یعنی چی؟ یعنی این که بیای دوباره نعمت‌هایی که داری رو یه بار دیگه بررسی کنی و ببینی از ظرفیت و توانایی کدوم یکی‌شون هنوز نتونستی درست استفاده کنی. ببینی چطور می‌تونی اون‌ها رو بهتر به کار بگیری، رشد کنی و واقعاً حق شکر اون نعمت رو ادا کنی. شکرگزاری واقعی اینه که از داشته‌هات بهترین استفاده رو بکنی و اون‌ها رو به مرحله‌ی شکوفایی برسونی؛ چه در مسیر رشد فردی، چه در موفقیت‌های دیگه

دوست دارم موضوع شاکر رو با دو بیت خیلی زیبا از جناب حافظ شیرازی به پایان برسونیم که به شکرگزاری و شاکر بودن اشاره کرده:

«دام سخت است مگر یار شود لطف خدا
ورنه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم»

و همین‌طور:

«حافظ ار سیم و زرت نیست چه شد؟ شاکر باش!
چه به از دولت لطف سخن و طبع سلیم»

و در آخر، دلم می‌خواد این قسمت رو با دعای حضرت سلیمان (علیه‌السلام) به پایان ببریم؛ دعایی که دقیقاً درباره‌ی شاکر بودن و طلب توفیق شکرگزاریه:

«پروردگارا! به من توفیق بده که شکر نعمت‌هایی رو که به من و پدر و مادرم عطا فرمودی، به جا بیارم.»

آمین یا رب العالمین.
خدا یار و نگهدارتون.

شاکر


صفحه های مرتبط :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده + 10 =