توضیحات نام و صفت الهی مُهَیمِن
فایل صوتی توضیحات نام و صفت الهی مُهَیمِن
پیشنهاد می کنم برای درک بهتر موضوع ابتدا فایل صوتی رو گوش دهید
صفحه عطرصلح در سایت حامی باش
چکیده و خلاصه ای از موضوعات فایل صوتی
بسم الله الرحمن الرحیم
مُهَیمِن یعنی چی؟
به نام خداوند، خالق خلاق
مُهَیمِن در زبان پارسی به محافظ و نگاهبانِ تمام هستی و یا نگهبان کامل یا مشرف ترجمه و معنی شده
و در فرهنگ دهخدا که یکی از مهمترین منابع زبان پارسی در واژه شناسی هستش، معنی های جالبی رو برای این واژه عنوان کرده.
مثل گواه به راستی، گواه به حقیقت، محافظ و نگهبان ، شاهد بر غایب و حاضر.
و جالب اینکه در آخر معنی این واژه بیان شده که مُهَیمِن یکی از صفات خداوند هستش.
به همه معانی
یعنی خواستن با علم زبان شناسی این صفت خداوند رو به زبان پارسی برگردونن. اما اونقدر معنی های زیادی داشته و ریشه اون صفت، توی هر صفت دیگه خداوند مشاهده شده، که مسئولین موسسه دهخدا با عبارت به همه معانی ترجمه خودشون رو به پایان بردن.
متن فایل صوتی مُهَیمِن
به نام خداوند خالق و خلاق. سلام.
در این قسمت قراره به صفت مُهَیمِن خداوند بپردازیم.
مُهَیمِن در زبان پارسی به محافظ و نگاهبان تمام هستی و یا نگهبان کامل یا مشرف ترجمه و معنی شده و در فرهنگ دهخدا که یکی از مهم ترین منابع زبان فارسی در واژه شناسی هستش معنی های جالبی رو برای این واژه عنوان کرده
مثل. گواه براستی ، گواه به حقیقت.
محافظ و نگهبان.
شاهد بر غایب و حاضر.
و جالب این که در آخر معنی این واژه بیان شده که مُهَیمِن یکی از صفات خداوند هستش به همه معانی.
یعنی خواستن با علم زبانشناسی این صفت خداوند رو به زبان پارسی برگردونن.
اما اونقدر معنی های زیادی داشته و ریشه ی اون صفت توی هر صفت دیگه ی خداوند مشاهده شده که مسئولین موسسه دهخدا با عبارت به همه معانی ترجمه خودشون رو به پایان بردن.
بذارید چندتا مثال هم بزنم.
شاید بهتر بتونم دریافت خودم رو از معنی این صفت زیبا به شما منتقل کنم.
ببینید اگر بخوایم از عبارت مُهَیمِن استفاده کنیم
مثلا میگیم
خداوند مُهَیمِن زمین است
یعنی چی؟
یعنی اینکه خداوند از تمام اتفاقات ممکن در کل کهکشان ها و تمام جهان هستی خبر داره و برای مثال میتونه بین تمام این حوادث و بلاهای آسمانی مثل بارش های شهابی بزرگ و برخورد های عظیم سیاره ای و ستاره ای که هر کدومشون میتونن کره ی زمین رو برای همیشه نابود کنن، کره ی خاکی ما رو میلیارد ها سال با تمام منابع تمام نشدنی اش برای زندگی انسان ها در امان نگه داره.
میدونید که آخرین برخورد شهاب سنگی بزرگ با کره ی زمین تونسته نسل دایناسورها رو برای همیشه منقرض کنه
و یا مُهَیمِن با دونستن میزان گرمای لازم و مورد نیاز، فاصله ی کره ی زمین با خورشید رو درست در نقطه ای از منظومه قرار میده که زندگی این همه موجود زنده رو بعد از خلق و به وجود آوردن شون حفظ کنه و حتی مداری رو برای گردش زمین به دور خورشید تعیین کنه که با محاسبات سازمانی مثل ناسا زمین تا مدت های خیلی زیادی با هیچ کدوم از اجرام آسمانی برخورد نمی کنه.
اصلا با هیچ کدوم هم مدار یا هم مسیر نمی شه.
یا بازم مثلا اگه قرار باشه جون کسی رو حفظ کنه و نخواد آسیبی به اون شخص برسه می تونه کوهی از آتش رو به گلستان تبدیل کنه.
یا حداقل می تونه گرمای آتیش رو کم کنه یا اصلا تبدیلش کنه به سرما.
یا حتی مُهَیمِن می تونه یک نوزاد رو که در دریا و بر روی یک گهواره رها شده و در حال حرکت هست رو ازش محافظت کنه تا به مقصد مورد نظرش برسه.
یا باز هم مثلا می تونه تعدادی آدم رو برای سالیان سال مثلا بیشتر از سیصد سال اون هم بدون آب و غذا و هر چیزی سالم و سلامت از خواب بیدار کنه.
جوری که خودشون هم فکر کنن فقط چند ساعت خوابیدن.
آره خداییش خدا خیلی خفنه.
خدا خیلی باحاله.
من خودم چند تا مثال اینجوری دارم و مطمئنم که شما هم از این مدل معجزه های خدا رو با چشم دیدین یا خودتون تجربه کردین که مثلا یه چیزی که خیلی براتون با ارزشه رو خدا براتون یه جوری حفظش کرده که خودتونم نتونستین باورش کنید.
مُهَیمِن در قرآن
بذارید از واژه مُهَیمِن توی کتاب قرآن بگم.
واژه مُهَیمِن در قرآن فقط دو بار بکار برده شده که مورد اولی که میخوام بهش اشاره کنم اینه که
خداوند در آیه 23 سوره حشر خودش رو اینجوری معرفی کرده و فرموده که
او خداییست که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی اوست.
از هر عیب و نقصی منزه هست، به کسی ستم نمیکند بلکه در درون امنیت ایجاد میکند و در بیرون مراقب همه چیز میباشد.
یا همان مُهَیمِن است قدرتمند و شکست ناپذیر و دارای نفوذ در هر کار و در هر چیزی شایستگی پرورش می دهد.
بسیار با عظمت است و خداوند منزه است از آنچه شریک برای او قرار میدهند.
این آیه دقیقا همون آیه ای هستش که در ماه های رمضان و قبل از اذان مغرب و مراسم افطار به صورت تواشیح از تلویزیون پخش می شد که به احتمال زیاد خیلی از شما با اون خاطره هایی هم دارید.
راستش یه پیشنهادی هم برای اونایی که دوست دارن با این آیه جذاب بیشتر اشنا بشن دارم و اون هم اینکه ترجمه و تفسیر های بیشتری از این آیه عظیم توی اینترنت در دسترس هستش که اگه دوست داشتن یه سرچی در موردش داشته باشن.
چون توی این آیه خداوند یک مجموعه ای از اسماء الحسنی خودش رو در کنار هم بیان میکنه.
خداوند در این آیه صفت مُهَیمِن رو بعد از صفت های مالک بی عیب و منزه عافیت بخش و امنیت درونی بخش قرار میده و خودش مُهَیمِن یا همون امنیت بخش در جهان مادی هم معرفی میکنه.
من فکر میکنم یه جورایی داره میگه هر چی هست و نیست و هر جور خوبی و خیر هستش مثل سلامتی و امنیت درونی و بیرونی.
همشون خدان خودشون. همون خدان.
یعنی هر فعل خوب و نیکی که وجود داره همه اون فعل ها خود خدا هستند و در تمام کتاب های آسمانی هم مثل قرآن خداوند مدام سفارش کرده که از من یاری و مدد بخواهید تا هر چیزی که میخواید رو بهتون بدم.
مثلا یاری بخواید برای به دست آوردن هر چیزی.
و اگر ما هر چیزی که دوست داریم داشته باشیم و الان نداریمش هم مطمئنا یا بلد نبودیم چطوری بخوایم یا درست نخواستیم یا شایدم هنوز بهش نیاز نداریم و یا وقتش یا نوبت ما نشده.
و جالبه که تنها باری که به غیر از این مورد توی قرآن از صفت مُهَیمِن خداوند استفاده شده فقط جایی هستش که خداوند در مورد در ارتباط بودن و یکسان بودن هدایت الهی در تمام کتابهای آسمانی حرف به میون میاره و میفرماید که هیچ فرقی در اصل و اساس هیچ کدوم از آموزه های الهی وجود نداره و این کتاب ها همدیگه رو تایید میکنن
که این آیه آیه ی چهل و هشت سوره مائده هستش و اینجوری بیان شده که
این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم در حالی که کتاب های قبلی را تصدیق می کند و حافظ و نگاهبان آن ها یعنی همان مُهَیمِن بر آن ها نیز می باشد.
یعنی زمانی که خداوند می خواد از صفت مُهَیمِن خودش تعریف کنه، داره از ارتباط بین تمام کتاب های آسمانی و یک ماندگاری هزاران ساله صحبت می کنه.
مثل قرآن، انجیل، تورات، زبور و هر کتابی که هزاران سال بعد از پیام آوران اونها هنوز قوانین یکسان جهان هستی رو برای تمامی انسان ها بیان می کنه و نشون میده که روش و راه درست و حقیقت فقط ایمان واقعی و قلبی به توحید و یگانگی خداوند هستش.
مثال زندگی حضرت موسی و صفت مُهَیمِن خداوند
بذارید بازم مثال بزنم.
مثلا خداوند با صفت مُهَیمِن خودش نشون میده که توانایی اینو داره که مثلا تو وقتی به دنیا میای به مادرت بگه اگه میخوای جونشو نجات بدی بندازش تو دریا و مادرت هم تو رو با گهواره ات بندازه تو رودخونه یا دریا و رهات کنه و بره و از اونجا به بعد مهیمن اون گهواره رو، اون قایق بی ناخدا رو خودش هدایت میکنه و بعد از محافظت از خطرات توی مسیر دریا به سلامت به مقصد میرسونه و درست میبردت توی دل دشمن اصلی ات که خودش دستور مرگ همه ی نوزادهای پسر رو صادر کرده بوده.
یعنی اگه قرار باشه به تو کمک کنه، تو رو نه تنها از اون دریا با تمام خطرات احتمالیش نجات میده، بلکه تو دل دشمنت تو رو تو ناز و نعمت بزرگت میکنه تا بتونی رسالت شخصی رو به سرانجام برسونی و بشی. موسی!
شعر لطف حق از پروین اعتصامی و ارتباط با صفت مُهَیمِن خداوند
من هر وقت این داستان رها کردن حضرت موسی رو تو دریا اونم توسط مادرش توی ذهنم مرور میکنم یا جایی میشنوم یا زمان مطالعه باهاش مواجه میشم.
یاد شعر لطف حق از خانم پروین اعتصامی میفتم که به نظرم ایشون به خوبی تونسته صفت مُهَیمِن خداوند رو در قسمت هایی از این شعر برای ما قابل درک کنه.
این شعر زیبا رو من و یکی از دوستان عزیزم به نام مریم با همکاری همدیگه هم خوانی کردیم که فایل کامل این هم خوانی درست بعد از فایل مُهَیمِن در چنل قرار داده میشه.
اما قراره اون قسمت هایی که مربوط به صفت مُهَیمِن خداوند میشه رو در لابه لای صحبت های خودم و در دو بخش تقدیمتون کنم.
داستان شعر لطف حق از جایی شروع میشه که مادر موسی بعد از به دنیا آمدن موسی و با الهام و وحی که برای نجات جان بچه اش بهش میشه، نوزاد خودشو سوار بر گهواره ای در دریا رها میکنه.
اما زمانیکه اون گهواره و مسافر نوزادش از دسترس مادر خارج میشه و در دریا مسیر خودش رو در پیش میگیره، لحظه ای اون احساسات مادرانه و نگرانی هایی که همه مادران ازش خبر دارن در وجود مادر موسی شعله ور میشه و توی ذهن خودش به حقیقت الهامی که بهش شده بوده و قدرت خداوند در هدایت و محافظت از اون گهواره شک میکنه که.
وحی آمد کاین چه فکر باطل است؟
رهرو ما اینک اندر منزل است.
پرده ی شک را برانداز از میان.
تا ببینی سود کردی یا زیان.
ما گرفتیم آنچه را انداختی.
دست حق را دیدی و نشناختی.
در تو تنها عشق و مهر مادری است.
شیوه ی ما عدل و بنده پروری است. نیست.
بازی کار حق خود را مباد.
آنچه بردیم از تو باز آریم باز.
اون دریافتی که من از صفت مُهَیمِن داشتم از اینجای شعر لطف حق خانم اعتصامی قابل درک میشه که خداوند قدرت نفوذ خودش رو در تمام عالم هستی به رخ هممون میکشه. کی میگه؟
سطح آب از گاهواره اش خوشتر است؟
دایه اش سیلاب و موجش مادر است.
رودها از خود نه طغیان می کنند.
آنچه می گوییم ما آن می کنند.
ما به دریا حکم طوفان می دهیم.
ما به سیل و موج فرمان می دهیم.
نسبت نسیان به ذات حق مده بار کفر است.
این به دوش خود منه.
به که برگردی به ما بسپاری اش.
کی تو از ما دوستتر میداری اش؟
نقش هستی نقشی از ایوان ماست.
خاک و باد و آب سرگردان ماست.
قطره ای کز جویباری می رود از پی انجام کاری می رود.
ما بسی گمگشته باز آوردهایم.
ما بسی بی توشه را پرورده ایم. میهمان ماست.
هر کس بینواست.
آشنا با ماست چون بی آشناست.
ما بخوانیم هر چه ما را رد کنند. ای.
پوشی ها کنیم ار بد کنند.
سوزن ما دوخت هر جا هر چه دوخت زآتش ما سوخت هر شمعی که سوخت.
بگذارید مثالی بزنم از صفت مُهَیمِن خداوند در ادامه ی همین شعر خانم اعتصامی توی ادامه ی این سروده ی خودش داستان کشتی ای رو میگه که توی دریا دچار طوفان میشه و طفلی یا بچه ای باقی می مونه.
خب اون بچه هم که به دریا پرتاب میشه و دریا هم که قاعدتا طوفانی بوده و اتفاقات هم که در دریای طوفانی کاملا قابل پیش بینی هستن.
اما بیان زیبایی صفت مُهَیمِن خداوند از اینجا شروع میشه که با هم می شنویم.
بحر را گفتم دگر طوفان مکن این بنای شوق را ویران مکن
در میان مستمندان فرق نیست این غریق خرد بحر غرق نیست
صخره را گفتم مکن با او ستیز.
قطره را گفتم بدان جانب مریز.
امر دادم باد را کان شیر خوار
گیرد از دریا گذارد در کنار
سنگ را گفتم به زیرش نرم شو.
برف را گفتم که آب گرم شو.
صبح را گفتم به رویش خنده کن.
نور را گفتم دلش را زنده کن.
لاله را گفتم که نزدیکش به روی
ژاله را گفتم که رخسارش بشوی.
خار را گفتم که خلخال اش مکن.
مار را گفتم که طفلک را مزن.
رنج را گفتم که صبرش اندک است.
اشک را گفتم مه کاهش کودک است.
گرگ را گفتم تن خوردش مدر
دزد را گفتم گلو بندش مبر
بخت را گفتم جهان داریش.
تست هوش را گفتم که هوشیاریش ده.
و جالبتر اینجاست که در آخر شعر هم معلوم میشه که این طفل خردسال نمرود هستش.
همون کسی که با دستورش قصد داشتن حضرت ابراهیم رو به جرم یکتاپرستی در کوهی از آتش پرتاب کنند و خداوند هم مثلا به مادر موسی میگه که من با نمرود این لطف رو از خودم نشون میدم.
امکان نداره به دوستان خودم.
یعنی همون موسای نوزاد که در دریا رها شده لطف نداشته باشم و بذارم اتفاق ناگواری براش بیفته که نتونه اون رسالت شخصیش رو به انجام برسونه.
و در پایان هم قصد دارم برداشت و دریافتی که خودم از صفت مُهَیمِن خداوند داشتم رو با شما به اشتراک بگذارم.
هر چند فکر میکنم که توضیحات و مثال هایی که تا به اینجا بیان شده تونسته باشه صفت مُهَیمِن خداوند رو خیلی گویا براتون توصیف کنه.
اما به نظر من معنای صفت مُهَیمِن در کنار صفت مومن خداوند بهتر می تونیم درکش کنیم.
ببنید واژه مومن از لحاظ ریشه همخانواده با واژه هایی مثل ایمان و امنیت هستش و از امنیتی که از درون بوجود میاد حرف می زنه.
یک ایمان یا باور قلبی که توی هر شرایطی باعث می شه از درون احساس آرامش داشته باشیم و مومن هم به کسی می گن که اون احساس آرامش و امنیت درونی رو به وجود میاره و برای ما قابل لمسش میکنه و مُهَیمِن هم کسی هستش که با توجه به آگاهی و اطلاعات کاملی که هم از دنیای معنوی و ناپیدا دارد و هم قدرت و نفوذی که در تک تک ذرات و جزئیات کل جهان هستی دارد.
امنیت بیرونی ما یا امنیت در جهان مادی را هم به وجود میاره و تا آخر مسیر و انجام مأموریتمان ما رو همراهی میکنه.
و کلام آخر المومن و المُهَیمِن یعنی کسی که امنیت، آرامش، سلامت و در کل شادی رو میتونه از درون و بیرون به شما ببخشه و یا در شما به وجود بیاره.
آره خداییش خدا خیلی باحاله.
دعا و درخواست به خداوند مُهَیمِن
و این قسمت هم با دعایی به درگاه خداوند مُهَیمِن به پایان خواهد رسید.
ای فرمانروای جهان هستی!
ذهن، قلب و سینه ام را برای دریافت آگاهی از الهامات تو گشاده و باز بگردان.
ای مهربانترین فرمانروای عالم!
تمام امور و کارهای من را در آسانی به انجام برسانید.
ای مبدأ و ای منبع تمام قدرت های عالم برای گفتن حقیقت در هر لحظه از زندگی ام.
گره های زبان من را بگشا و قدرتی در کلام من قرار بده تا حقیقت سخن مرا دیگران نیز درک کنند.
آمین یا رب العالمین.
خدا یار و نگهدارتون.
صفحه های مرتبط :